هواپیماهای انگلیسی به سمت هدفهای آلمانی حمله کردند.
ضدهوایی ها آسمان را به آتش کشیدند.
در کشاکش درگیری گلوله های پدافند، یکی از هواپیماها را هدف گرفت.
هواپیما در حال سقوط بود درحالی که نشانه ای از خروج خلبان دیده نمیشد.
هواپیما به میان دریا سقوط کرد و در ژرفای آبها غرق شد.
ساعتی بعد :
اینجا رادیو ارتش آلمان، من گزارش امروز جنگ را به سمعِ ملتِ آلمان می رسانم.
ساعاتی پیش هواپیماهای ارتش انگلستان مواضع ما را مورد حمله قرار دادند.
در این عملیات خساراتی به مواضع ما رسید و چند فروند از هواپیماهای انگلیسی توسط پدافند خودی منهدم شدند.
لازم به ذکر است که خلبان یکی از این هواپیماها…
افسر جوانی که گزارشگر این اخبار بود ناگهان سکوت کرد.
مردمی که صدای رادیو را می شنیدند با سکوت گزارشگر کنجکاو شدند لحظاتی بعد صدای هق هقِ گریهٔ گزارشگر شنیده میشد.
همه می پرسیدند چه اتفاقی افتاده
ناگهان همه گوش به زنگ رادیو شدند تا علت سکوت وگریه گزارشگر را بفهمند.
لحظاتی بعد گزارشگر ادامه داد:
خلبان یکی از این هواپیماها، آنتوان دو سنت اگزوپری نویسنده شهیر فرانسوی و خالق داستان “شازده کوچولو” بود.
ناگهان آلمان ساکت شد.
کسی چیزی نمی گفت.
بُهت در چهره ها مشهود بود.
اگزوپری خلبان دشمن بود ولی از هر هموطنی نزدیکتر بود.
چیزی فراتر از یک دوست بود. با شازده کوچولو در قلب ️همه جاگرفته بود. آن روز هیچکس در آلمان خوشحال نبود.
حتی آدولف هیتلر از مرگ اگزوپری متاثر شد.
پایانی غیرمعمول برای یک داستان نویس جهانی
این خاصیت ادبیات است که دوست و دشمن را بر مزار ادیبی جهان وطن جمع میکند تا به یاد او اندکی تعمق کنند.
کسی نمیدانست چه اتفاقی در آخرین لحظات برای او افتاد.
چرا از هواپیما خارج نشد؟ زخمی بود؟ مرده بود؟
داستانهای اگزوپری به ویژه “شازده کوچولو” آنقدر قوی بود که او را در طی حیاتش به نویسنده ای جهانی تبدیل کند.
اما شاید مرگ قهرمانانهاو اعتبارش را میان اروپاییان بیشتر کرد.
کمتر کسی در تاریخ جنگهای بشری در جایگاهی قرار گرفت که اگزوپری پیدا کرد.
او برای مردمش و ارتش متفقین یک قهرمان و برای مردم آلمان یک دلاور شد.
او در داستانهایش از انسان سخن میگفت.
ماجرای تاثیر اعلام مرگ او بر روی مردم شنیدنی است
اما عجیبترین قسمت این ماجرا، گزارشگر رادیو آلمان بود.
آن افسر جوانی که با گریه و هق هق،مرگِ اگزوپری را اعلام کرد، مترجم شازده کوچولو به زبان آلمانی بود.
این چندمین تولد توست؟
و چندمین انبساطِ مجددِ کائنات؟
این چندمین بار خلقت است؟
و چندمین انفجار سکوت؟
چندمین لبخندِ آفرینش؟
خورشید را – اگر هست – چندمین بار است که میبینی؟!
و پروانهی ساعتها چندمین بار است که گِرد وجود تو میچرخد؟
و ثانیهها چندمین بار است که از عظمت نگاه تو، سراسیمه در پی هم میدوند؟
چندمین بار است که وجود پرهیبتت، در این هوای سراسر مهآلوده، تنفس را به نَفَسنَفَس وامیدارد؟
چندمین دم را به سُخره گرفتهای استاد؟
چندمین آن را در پی خود میکشانی؟
این چندمین توصیفِ تو از غروب است؟
چندمین کتاب؟
چندمین جوششِ زندگی در متن؟
این چندمین وجوهِ بیانشده و به کاغذ آمدهی زندگیست؟
به سوی رهایی از جهلِ دمادم؟
به سوی نور و روشنایی؟
بعد از توصیف شورانگیزت از غروب، بدانگونه که نگاشتهای
دریغا که طلوعی نبوده است انگار، چنین که به انکارش دست یازیدهای:
“آسمان، سینهی کبوتری که جابجا خونین شده باشد…!”
تعبیری شورانگیز!
در خور بر پا ایستادنی دوباره
کلاه از سر برداشتن
ایستادن و سکوتِ تمام قد
و دست بر دست زدنی شورانگیز و اشکآلوده از بهر ستایش اینگونه توصیفی و فقدان چنان طلوعی…
کتابخانه کنگره آمریکا نمایشگاهی تشکیل داده است و در آن آثاری را عرضه میکند که معتقد است در شکلدهی فرهنگ این کشور نقش به سزایی داشتهاند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتابخانه کنگره آمریکا در حال برگزاری نمایشگاهی برای بزرگداشت جایگاه کتاب است.
این نمایشگاه حدود 90 کتاب را با عنوان «آثاری که آمریکا را شکل دادند» عرضه میکند.
در این مطلب به چند مورد از آثار داستانی شناختهشده حاضر در فهرست این نمایشگاه اشاره میکنیم.
رمانهای آمریکایی بسیاری در این فهرست وجود دارد.
«ماجراهای هاکلبریفین» نوشته «مارک تواین» اولین کتاب در این فهرست است.
از دیگر رمانهای حاضر در این فهرست میتوان به «محبوب» نوشته «تونی موریسون»، «آوای وحش» نوشته «جک لندن»، «ناتور دشت» نوشته «جی. دی . سالینجر»، «زنگها برای که به صدا درمیآیند» نوشته «ارنست همینگوی»، «بر باد رفته» نوشته «مارگارت میچل»، «خوشههای خشم» نوشته «جان اشتاینبک»، «گتسبی بزرگ» نوشته «اسکات فیتزجرالد»، «در کمال خونسردی» نوشته «ترومن کاپوتی»، «جنگل» نوشته «آپتون سینکلر»، «زنان کوچک» نوشته «لوئیسا آلکات»، «موبی دیک» نوشته «هرمان ملویل»، «ننگ داغ» نوشته «ناتانائیل هاوثورن»، «کشتن مرغ مقلد» نوشته «هارپر لی»، «خشم و هیاهو» نوشته «ویلیام فاکنر»، و «کلبه عمو تُم» نوشته «هریت بیچر استو» اشاره کرد.
همه این آثار توسط مترجمان ایرانی همچون «سیمین دانشور»، «پریوش شهامت»، «شاهرخ مسکوب»، «شیریندخت دقیقیان»، «نجف دریابندری»، «پرویز داریوش»، «کریم امامی»، «صالح حسینی»، «احمد کریمی» و دیگر مترجمان مطرح، ترجمه شده و در بازار کتاب ایران موجود است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از روابط عمومی مؤسسه خانه کتاب، 30 تیرماه آخرین مهلت ثبت نام در طرح «تابستانه کتاب» است. کتابفروشان سراسر کشور میتوانند با مراجعه به سایت ketab.ir برای شرکت در این طرح ثبت نام کنند. لازم به ذکر است که این فرصت قابل تمدید نیست.
با گذشت دو هفته از آغاز ثبت نام در طرح «تابستانه کتاب» 623 کتابفروشی از 31 استان کشور متقاضی شرکت در این طرح هستند که از این تعداد 499 کتابفروشی در مرکز استان و 124 کتابفروشی در شهرستانها برای مشارکت در این طرح اعلام آمادگی کردند.
استان تهران تاکنون با 115 کتابفروشی در جایگاه نخست بیشترین تعداد ثبت نام کتابفروشیها قرار دارد و استانهای قم، اصفهان، خراسانرضوی، فارس و کردستان به ترتیب با 84، 71، 60، 35 و 28 کتابفروشی در جایگاههای بعدی بیشترین مشارکت قرار گرفتهاند.
در این طرح سقف تخفیف برای هر کتابفروشی حداقل ۲۰ میلیون ریال و سقف مجاز خرید برای هر خریدار حداکثر ۱ میلیون ریال است. خریدار میتواند در چند نوبت و از چند کتابفروشی، کتابهای عمومی را با ۲۰ درصد تخفیف و کتابهای کودک و نوجوان را با ۲۵ درصد تخفیف از کتابفروشیهای عضو طرح «تابستانه کتاب» خریداری کنند.
سقف یارانه در این طرح براساس معیارهایی چون موقعیت جغرافیایی، متراژ کتابفروشی، تعداد کتاب و میزان فروش در طرحهای قبل، تغییر خواهد کرد. کتابفروشیهای شرکت کننده در طرح باید دارای پروانه کسب با تاریخ معتبر باشند. در صورت تازه تأسیس بودن کتابفروشی حداکثر تا یکسال کتابفروش میتواند با نامه تأیید از اتحادیه ناشران و کتابفروشان مبنی بر در شرف دریافت پروانه، نسبت به ثبتنام اقدام کند. پخش کتاب ارشاد نیز به عنوان پخش منتخب طرح تخفیف تابستانه در طرح حضور دارد .
فیلمهای بسیار زیادی همه روزه در جهان تولید میشوند.
در این بین برخی وجود دارند که محبوبیت زیادی پیدا می کنند و نمایشی از گذشت وانسانیتهستند.
به تازگی در آمریکا کتابی برای کودکان توسط «سوزت والی» نوشته شده است.
عنوان این کتاب«101 فیلمی که قبل از بزرگ شدن باید ببینید» می باشد.
جالب است بدانید که یکی از فیلم های آن، «بچه های آسمان» به کارگردانی «مجید مجیدی» از سینمای ایران است.
اثری که با رتبه 47 توانست بالاتر از فیلمهای قدرتمندی چون «ارباب حلقهها»، «آواتار»، «هابیت»، «بتمن»، «فرار مرغی»، «آپولو ۱۳» و «کتاب جنگل» قرار بگیرد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) جایزه مدال طلای ۲۰۱۷ بهترین تصویرگر سالانه ادبیات کلاسیک آمریکا برای کتاب «دختر طبل زن» به هداحدادی، نویسنده و تصویرگر ایرانی، تعلق گرفت.
کتاب «دختر طبل زن» نوشته هیبا مسعود، نویسنده پاکستانی کانادایی است و داستان دختری در شهر استانبول را بیان میکند که در ایام رمضان با نواختن طبل روزه داران را برای سحری بیدار میکند. او اولین دختر طبل زن در استانبول است و همه را به تحسین وا میدارد.
کتاب «دختر طبل زن» بر مبنای داستانی واقعی تالیف شده است و انتشارات «daybreak» چاپ آن در آمریکا را برعهده داشته است.
این کتاب همچنین توانسته است جایزه بهترین کتاب فرهنگی را دریافت کند.
هدا حدادي، متولد 1356 در تهران و فارغالتحصيل رشتهي گرافيك از دانشكدهي هنرهاي زيباست. او سالهاست كه براي بچهها مینويسد و تصويرگری ميكند. حدادي كار در حوزه تصويرگری را از سال 1376 و با نشرياتی مانند «كيهان بچهها»، «سروش» و «دوچرخه» آغاز كرده و تا به حال تصويرگری بیش از 50 كتاب را بر عهده داشته است.
نخستين كتابی كه حدادی تصويرگری كرده، بازنويسی «سياستنامه» اثر «خواجه نظامالملک» وزیر «آلب ارسلان» و ملکشاه سلجوقی است که از سوی انتشارات پيدايش به چاپ رسیده. از ديگر كارهای او میتوان به تصويرگری كتابهای «غصهپرداز»، «کوپهي ۱۱»، «شبهای سوری»، «پسری که شمردن بلد بود»، «چشمهای زمستانی»، «باز باران»، «چشمه ماه» و … اشاره كرد.
حدادی تا به حال توانسته جایزههای مختلفی مانند جایزه افقهای تازه بولونیا در سال 2010، جایزه بزرگ فستیوال تصویرگری بلگراد در سال 2008، پلاك طلاي فستيوال براتيسلاوا در سال 2006، جايزه سوم نمايشگاه تتریو(ایتالیا) در سال 2006، جایزه تشویقی نوما در سالهاي 2002 و 2008 در ژاپن، جایزه دوم جشنواره ادبیات کودک کاتا(هند) 2006، جایزه اول جشنواره کتاب کانون 1383، جایزه جشنواره کتاب دفاع مقدس1386و … را دریافت کند.
کار در حوزه انیمیشن، به عنوان طراح و سپس ساخت یک فیلم انیمیشن کوتاه (دختر خوب چه جوریه؟) در سال 1380، چاپ مقاله و گزارش و نقد در مجلات و مطبوعات بخش دیگری از فعاليتهای حدادی است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، مجموعه شعر «ای کاش آفتاب از چهارسو بتابد» که در سال 75 توسط انتشارات هالی منتشر شده بود، بعد از گذشت 20 سال توسط انتشارات نیماژ زیر خط چاپ رفت. این کتاب به دلیل استقبال علاقهمندان شعر سپید ظرف مدت کوتاهی به چاپ دوم رسید.
شعر بهزاد زرینپور آغازگاه شعر آوانگارد دههی هفتاد است؛ چراکه تغییر و تحولاتی که در حوزهی شعر آوانگارد فارسی در دههی هفتاد رخ داد، ریشه در شعر زرینپور دارد و بدین سبب است که بیشتر شعرهای شاعران آوانگارد دههی هفتاد زیر سیطره ی شعر زرینپور است.
در یکی از شعرهای این کتاب میخوانیم:
« به سادگى خيره مىشوم
و به سادگى قسم مىخورم
تمام اين اتفاقها پيش پاافتاده مىتواند مصراع اول شعرى باشد
كه اين همه صبح را به خاطرش دوست داشتهام
اما هميشه بعد از شستن خوابهايم از بچگى بعد از سلام تازه دم مادر
بعد از زنگ تفريح، بعد از ظهر
بعد از گذشتن از كوچه و شام
بعد از بستن در،سراغ سرودنش رفتهام
و حالا بعد از اين همه راه شايد سنگى جا نيفتاده بر لب پرتگاه يا قلابى كه هيچ صخرهاى تن به آغوشش نمىدهد
يا… چه فرقى مىكند
وقتى قرار است شعرى نا تمام بماند
خرام يك كبك ساده نيز مىتواند
شروع بهمنى باشد
تا قله هميشه مصراع آخر نماند
و من خيره شوم به سادگى
و ببينم تمام شعرهايم از مصراع دوم شروع شدهاند
و آن سيبهاى پيش پاافتاده
مقدمهى پاييز بودهاند
كه نچيدهام.»
بهزاد زرینپور، متولد 1347 در خرمشهر، فارغالتحصیل کارشناسی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه دولتی شهید چمران اهواز است. وی برندهی جایزهی قلم زرین گردون (شاعر برگزیده ی سال 1374) است و از سال 1365 به طور حرفهای فعالیتهای ادبی خود را آغاز کرده است. زرینپور در سال 1375 مجموعه شعر «ای کاش آفتاب از چهار سو بتابد» را به چاپ رساند و به یکباره از فضای ادبیات ناپدید شد.
چاپ دوم مجموعه شعر «ای کاش آفتاب از چهارسو بتابد»، سروده بهزاد زرینپور در 72 صفحه، شمارگان 1100 نسخه و بهبهای 8 هزار تومان توسط انتشارات نیماژ راهی بازار نشر شده است.
موسسه پخش کتاب ارشاد تخصصی ترین مرکز فروش کتاب در ایران