بیرون در اثر محمود دولت آبادی
مشاهده سبد خرید “جز از کل اثر استیو تولتز” به سبد خرید شما اضافه شد.
-10%
بیرون در اثر محمود دولت آبادی
۲۵۰,۰۰۰ ریال قیمت اصلی ۲۵۰,۰۰۰ ریال بود.۲۲۵,۰۰۰ ریالقیمت فعلی ۲۲۵,۰۰۰ ریال است.
9 عدد در انبار
شناسه محصول:
9786220101093
دسته: جدید ترین ها, داستان, داستان فارسی, محمود دولت آبادی, ناشران برتر عمومی, نشر چشمه, نویسندگان برتر ایران, کتاب های عمومی
برچسب: جدید ترین ها, داستان, داستان ایرانی, دولت آبادی, نشر چشمه, کتاب های عمومی
توضیحات
توضیحات تکمیلی
وزن | 180 گرم |
---|---|
شابک | 9786220101093 |
عنوان کتاب | بیرون در اثر محمود دولت آبادی |
موضوع | داستان فارسی قرن 14 |
نویسنده | محمود دولت آبادی |
مترجم | – |
ناشر | نشر چشمه |
افتخارات کتاب | – |
قطع کتاب | رقعی |
سال انتشار | بهار – 1398 |
تعداد چاپ | اول |
نوع جلد | شومیز – نرم |
تعداد صفحات | 143 |
وزن | 180 گرم |
قیمت پشت جلد | 250000 ریال |
همچنین ممکن است دوست داشته باشید…
کتاب میم آن دیگری اثر محمود دولت آبادی
کارنامه سپنج مجموعه آثار محمود دولت آبادی
جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی نشر چشمه
بنی آدم اثر محمود دولت آبادی با جلد گالینگور
محصولات مرتبط
زبان گل ها اثر ونسا دیفن باخ نشر آموت
گزینه اشعار مهدی اخوان ثالث
جنون منطقی اثر افشین یداللهی
گزینه اشعار شمس لنگرودی
راه های موثر برای ایجاد انگیزه
مامان و معنای زندگی اثر اروین د . یالوم
امتیاز 4.00 از 5
نیروی حال اثر اکهارت تول
راز فال ورق اثر یوستین گوردر
کتاب جایی که عاشق بودیم اثر جنیفر نیون
کتاب پیش از آنکه بخوابم اثر اس . جی . واتسون
دختری در قطار اثر پائولا هاوکینز
امتیاز 4.00 از 5
فرناز کافی –
کتاب #بیرون_در نوشته ی #استاد_محمود_دولت_آبادی را خواندم.
کتابی با تیراژ ۲۰۰۰۰ نسخه ای در نوبت چاپ اول که این روزها نظیرش را کم دیده و شاید بتوان گفت ندیده ام.
داستان این کتاب درباره ی “آفاق”،زنی سی ساله،است که دست روزگار گرد پیری را زودتر از معمول روی چند شاخه از موهای جلوی پیشانی اش پاشیده است.
همین به یک نشانه تبدیل می شود برای دیگران که او را بشناسند…به او اعتماد کنند…و از یار زود آشنای غریب به او پیامی را برسانند؛ چرا که «گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش».
آفاق قصه عصر یک روز پاییزی در شلوغی های نزدیک انقلاب در کافه ای رو به روی دانشگاه تهران نشسته است و قهوه می نوشد که مردی رو به روی میز او می ایستد و با احترام از او می پرسد:«اجازه می دهید میز را من حساب کنم؟»
زنی که او باشد انگار افسون مردی شده بود که حالا خود را در میان خانه ی تاریک او تنها می دید و چیزی که در ذهنش باقی مانده بود قدم زدن با او و پذیرفتن دعوت لبریز از حس اعتماد او و راه رفتن لنگان لنگان اش بود که به نظر آفاق نمی توانست مادر زادی باشد…
#بیرون_در#محمود_دولت_آبادی #نشر_چشمه
@cheshmehpublication .
پ.ن:
پیشنهاد می کنم نه تنها این کتاب بلکه همه ی آثار استاد دولت آبادی عزیز ❤❤رو بخونید